محصولات فاطمه
یک مدتی است که فاطمه علاقه پیدا کرده یک چیزهایی بکاره منم یک گلدان در اختیارش گذاشتم با چنتا لوبیا ، نخود ،باقله ، ذرت ، عدس . دختر ناز مامان همه را کاشت و هر روز بهشون آب میداد . چند روز خونه نبودیم شب هم که رسیدیم آنقدر خسته شده بودیم که سرع خوابیدیم . فردا صبح که فاطمه از خواب بیدار شد مثل هر روز سریع رفت تا به گلدونش آب بده که یکدفعه داد زد مامان مامان بیا نگاه کن چیزایی که کاشتم یکیش در آمده . اولش باور نکردم بعد رفتم دیدم آره واقعا یک چیزی سبز شده الان یک هفته گذشته و کشاورزی فاطمه خوب درآمده و حسابی بزرگ شده . البته ذرت و لوبیا وعدس را که فهمیدیم ولی یک چیز کوچولو هم هست که هم خیلی یواش یواش بزرگ میشه و هم اینکه ...
نویسنده :
مامان
20:03